کتاب منظر پریده رنگ تپه ها

اثر کازوئو ایشی گورو از انتشارات نیلا - مترجم: امیر امجد-داستان زندگی خانوادگی

Kazuo Ishiguro در اولین نمایش بسیار متعهد خود، نمایش پالای از هیلز داستان داستان "Etsuko"، یک زن ژاپنی که در انگلستان تنها زندگی می کند، زندگی می کند و خودکشی دخترش را به عهده دارد. او در گذشته به عقب رانده شد و تابستان گرم خود را در ناگازاکی پیدا می کرد، زمانی که او و دوستانش در تلاش برای بازگرداندن زندگی خود پس از جنگ بودند. اما پس از آن او به یاد دوست عجیب و غریب خود را با Sachiko - یک زن ثروتمند به ضرب و شتم کاهش می یابد - خاطرات بر روی یک بازیگران مزاحم را.


خرید کتاب منظر پریده رنگ تپه ها
جستجوی کتاب منظر پریده رنگ تپه ها در گودریدز

معرفی کتاب منظر پریده رنگ تپه ها از نگاه کاربران
کتاب بیخودی بود.
از جهت بی سروته بودن مرا یاد @پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد@انداخت ولی یک آب از آن شسته تر بود.حداقل نویسنده سعی نکرده بود با تعلیق های بی مزه ی سردستی الکی به خواننده هیجان وارد کند.
از آن کتابهایی است که از اول تا آخرش آدم با خودش می گوید:@که چی؟که چی؟@و تا انتهای داستان هم به پاسخ نمی رسد.
شخصیت ها پرداخت ندارند و عملا هیچ اتفاقی درطول داستان نمی افتد جز خودکشی کیکو.که از آن هم ما هیچی نمی شنویم و نمی فهمیم.چرا خودکشی کرده؟چرا پیش مادرش زندگی نمی کرده؟اصلا کیکو کی هست!؟
چرا مدام فلش بک داریم؟آن هم فلش بک هایی که هیچ اطلاعات به دردبخوری به ما نمی دهند و چرا داستان در دو زمان روایت می شود؟حداقل داستان گذشته اندکی کنجکاوی خواننده رابرمی انگیزد ولی داستان زمان حال...هیچ بی هیچ.
فقط شخصیت ماریکو اندکی بهتر از بقیه است و توصیفات تصویری نویسنده هم خوب است،همین.هیچ چیز دیگری دراین کتاب پیدا نمی کنید پس وقتتان را تلف نکنید.
اولین مواجهه ام با ادبیات ژاپن با شکست مواجه شد.

مشاهده لینک اصلی
شاید بهش 2.5 میدادم اگه میشد، به هر حال چندانم نپسندیدمش. داستان زنی ژاپنیه که با دخترش، همراه یه مرد انگلیسی به انگلستان مهاجرت میکنه. داستان حول تعریف خاطراتش از گذشته و حال میچرخه. به نظر میاد نگاهی که کتاب به فرهنگ ژاپن داره، نگاه یه غربیه.


مشاهده لینک اصلی
اوههه ....

مشاهده لینک اصلی
این یک نکته کوچک ژاپنی از یک کتاب این بود. هنوز مطمئن نیستید، چه چیزی در اینجا اتفاق افتاده است؟

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** نمایش منظره ای از هیلز به عنوان یک رویا به نظر می رسد، بنابراین نتیجه گیری هایی که در مورد راوی و رویدادهایی که او توصیف می کند، مبهم تر است و آنهایی که در رمان های دیگر اسحاقورو هستند. بر خلاف سایر رمانهای Ishiguro، ما نه تنها شک و تردید تفسیر راوی از خاطرات خود را، اما شک و تردید که آیا آنها خاطرات در همه. بنابراین، این بررسی تلاش می کند تا داستان هایی را که توسط راوی، Etsuko ارائه شده است و داستان «حوادثی که زیر روایت غیر قابل اعتمادش قرار دارد، جدا کند». به نظر من این جالب است که توجه داشته باشید که رمان به نظر می رسد هدفمند به دو بخش تقسیم شده است. گرچه قبل از این که Ishiguro را بخوانم، هیچ تمایزی بین دو بخش وجود ندارد، اما من این را به عنوان مخفی برای رفع ابهام رمانها دیدم. برای شروع، متوجه شدم زندگی اذکو به وضوح به دو گذشته و حال بسیار متفاوت تقسیم شده است. گذشته، زندگی اش در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با اولین شوهرش و تولد کیگو اولین فرزندش و سپس در حال حاضر، توسط زندگی او در انگلستان با شوهر دوم و دخترش نیکی تعریف شده است. در عوض، با استفاده از دو بخش برای ساختن رمان به ترتیب زمانی، رادیکال، Etsuko، تصمیم می گیرد به عقب و جلو از گذشته به ارائه در هر دو بخش، به نظر می رسد او نیز به عنوان مرز است که تقسیم دو، مخلوط کردن حافظه با اشتباه . این در صفحه آخر قسمت اول به وضوح دیده می شود، هنگامی که Etsuko به دخترش در مورد یک رویا تازه ای که وی در مورد یک دختر کوچکی که در روز دیگر در یک نوسان دیده بود صحبت می کند. پیش از این در رمان، Etsuko نشان می دهد که این دختر کوچک را مشاهده کرد که تمام خاطرات خود را از Sachiko و دخترش Mariko موجب شد، اما در این صفحه آخرین بخش، Etsuko متوجه â € \"چیزی دیگری در مورد رویای. دختر کوچولو در تمام نوسان نیست. به نظر می رسید که آن را در ابتدا. اما این یک چرخش نیست (ص 96). به احتمال زیاد، Etsuko در اینجا درک می کند که او به دختر کوچک فکر نمی کند، او فکر می کند فرزند خود، Kieko، آویزان از طناب زمانی که او خود را در اتاق خود آویزان. اگر این درست است و تصویر مرگ قدیمی ترین دختر او خاطرات مارکیو را نشان می دهد، پس تغییر دادن ضمائم در انتهای رمان (زمانی که او مارکیو را به عنوان فرزند خود می نامد) نشان می دهد که Etsuko در برخی از موارد آگاه است سطح آنها یک شخص است، اما حافظه او آنها را به خاطر گناه یا آسیب شخصی جدا می کند. اگر این درست باشد، تقسیم رمان به دو بخش روشن می شود: قسمت اول، جایی است که خاطرات گذشته و حال، در ذهن راوی، جدا از یکدیگر هستند؛ قسمت دوم، زمانی است که راوی می فهمد که او دارد این خاطرات دروغین را ایجاد کرد تا گناه او را در مورد خودکشی دخترش پنهان کند. در قسمت دوم، راوی به آرامی شروع به رها کردن این واقعیت های مختلف با هم، مخلوط کردن ضمایر و تغییر نام، چرا که او به آرامی حقیقت را درک می کند، که \"دختر کوچک در نوسان نیست در همه\". هنگامی که خواننده آگاه است که احتمالا Sachiko است که doppelganger از Etsuko و Mariko Kieko، برخی از خاطرات دوباره رمان دوباره به معنای جدید است. برای اولین بار، Etsuko می گوید از دو خاطره که در آن او می رود به دنبال Kieko در جنگل در شب و کودک را در زیر یک درخت بید و دور می شود ترساندن. اگر چه این دو خاطره ظاهرا متفاوت هستند، Etsuko جزئیات هر یک را به یک خاطره جمعی بازمیگرداند. به عنوان مثال، اگر چه او فقط در یک حافظه به یاد می آورد تا طناب را در راه خود برای پیدا کردن مایکو، در هر دو خاطرات ماریو به نظر می رسد ترس است و می پرسد که چرا Etsuko نگه داشتن طناب است. بعد از آن Etsuko یادآور یک کودک در شهر که از یک طناب از یک طناب آویزان شده است، نشان می دهد که دختر خودش خودش را با طناب در اتاقش آویزان کرده است. به احتمال زیاد، Etsuko دارای این خاطرات است که در آن کودک با داشتن یک طناب تهدید می شود زیرا او در برخی موارد خود را به خاطر دخترش مرگ می شناسد. نمونه دیگری از این خاطرات متضاد و همپوشانی، ترس مداوم ترس از زنانی است که او را دید، کودک خود را غرق کرد. از همان ابتدای این رمان، ماریکو Etsuko را به این زن مقایسه می کند، که او همچنین می گوید پیشنهاد می شود که او را به خانه بازگرداند، روز بعد، Etsuko و Mariko همان تعامل. بعدا در این رمان، Sachiko دوباره (به همان حرکات بدن و لبخند خالی) دوباره صحنه می دهد همانطور که زن غرق کودک هنگام غرق شدن بچه های Marikoâ € ™ ثانیه است. اگر Sachiko در واقع شخصیت خودکشی خودکشی خود است، پس او احساس گناه را احساس می کند که او فرزند خود را کشته است. در ابتدای رمان، ادوکو می گوید که خودکشی دخترش موجب شده است که روزنامه به موازات این واقعیت که ژاپن و خودکشی مرتکب شده است، به همان اندازه که این دو ارتباط برقرار شده است. از طریق تمام تلاش هایش برای تصحیح این خاطرات، در پایان رمان مشخص می شود که Etsuko نمی تواند گناه گذشته او را از بین ببرد، میراث او، به همین دلیل دخترش درگذشته است. این تم از گذشته فراموش نشدنی ...

مشاهده لینک اصلی
این سومین کتاب Kazuo Ishiguro است که Ive لذت خواندن را داشت. سال گذشته، هرگز اجازه ندهید که من آن را به لیست شخصی من از بهترین نوشته ها، و باقی مانده از روز، یکی دیگر از رمان های محبوب محبوب Ishiguros، همچنین با سازگاری فیلم (مانند هرگز اجازه دهید من) برای اثبات آن را ترک کرد علامت گذاری بر روی من، هر چند که در راه نیست هرگز اجازه من برو. هر دو رمان، نویسنده خود را به عنوان کتاب مورد علاقه خود قرار دادند، و من نمی توانستم صبر کنم تا دستانم را بر روی یکی دیگر از رمانهای اسحیفورو بگیرم. و به همین دلیل تصور می کنم که خوشحالم با داشتن یک نسخه از A Pale View of Hills توسط دوست پسر باشگاه من، Angus، کریسمس گذشته، تصور کردم. این برای اولین بار من برای سال 2012 بود، اما چیزی دیگر در آن زمان توجه من را جلب کرد. اما در اینجا من، به سختی شباهت شب گذشته، در تمایلم برای پایان دادن به خواندن آن و پیدا کردن آنچه که Ishiguro آستین خود را در این زمان در اطراف. کپی بر روی کپی Faber Firsts من می خوانم: \"Etsuko یک زن ژاپنی است که در حال حاضر تنها در انگلستان زندگی می کند. او در گذشته به عقب رانده شد و تابستان گرم خود را در ناگازاکی پیدا می کرد، زمانی که او و دوستانش در تلاش برای بازگرداندن زندگی خود پس از جنگ بودند. اما همانطور که او دوستش عجیب و غریب خود را با Sachiko به یاد می آورد â € \"یک زن ثروتمند به ضرب و شتم کاهش یافته است - خاطرات بر روی یک بازیگران مزاحم است.\"\nخواندن یک نمایش پهن از هیلز بار دیگر به من یادآوری چرا من عاشق آثار Ishiguros. این سرعت معمولا به آرامی شروع می شود، به همان شیوه ادامه می یابد، در بعضی از قسمت ها حتی مرز خشن و خسته کننده است، اما شما باید آن را تا زمانی که چیزی اتفاق می افتد، ادامه دهید. من حتی می فهمم که طرح متلاشی می شود و ظاهرا به هیچ جهت خاصی نمی رود، اما واقعا این طور نیست. برای بعضی از افراد، این امر کاملا غیرقابل پیشبینی است، به ویژه کسانی که مسیرهای مشخص و دلخواه را برای داستان انتخاب می کنند یا کسانی که در پایان به راحتی حل و فصل می کنند. با این حال، این سبک، که من در حال حاضر به طور انحصاری با کارهای Ishiguros مرتبط هستم، هرگز نتوانستم یک حلقه را به من بدهم. برای اعتبار اسحاقورس، او می داند که چگونه علاقه ی خوانندگان را حفظ کند، نکات کوچک را در هر فصل به پایان برساند یا چیزی را باقی بگذارد تا منتظر فصل بعدی باشد، فقط برای حفظ خواندن. همیشه اینطور است که حداقل با من چه اتفاقی میافتد. برای من، Ishiguro استاد داستان سرایی است؛ من از ابتدا تا انتها به طور کامل جذاب با منظره پر از تپه ها بودم و فقط نمی توانستم منتظر بمانم تا بتوانم به The Twist Big برسم. چیز دیگری که من بیشتر درباره اشعار اسحیفورو دوست دارم، این است که او خواننده را ترک می کند تا نتیجه گیری های خود را بیان کند، برای فراگیری خاطراتش از آنچه که قبلا خواند، و اتصال آن به پایان دادن ارائه شده است. اگر شما خواندن هرگز اجازه دهید من برو و کاملا ترسید که منتظر نیست و تحت تاثیر قرار پایان نیست، و شما احساس نیاز به نوشتن کتاب فقط برای دیدن اگر شما می توانید کلاهبرداری را در راه که بسیار دودلی هنگامی که شما برای اولین بار در مورد خواندن سپس آنها این روش را با این کتاب داشتند. همانطور که کپی خود را بسته بودم، ذهن من به طور خودکار بر روی عقب حرکت کرد، از بین بردن بیت اطلاعات و صحنه هایی که در فصل های قبل در مورد آنها خوانده بود، حتی از راه دور پیشنهاد می کردند که این در واقع همان چیزی بود که در پایان بود. ذهنم فرق کامل داشت. پس از سه کتاب از اسحاقورو، و از هر کدام از آنها به شدت لذت بردم، هیچ شکلی از شک و تردید وجود ندارد که من بقیه آثار نوشته ام را بخوانم. بعدی: Nocturnes. ؛) نسخه من: Faber Firsts TPB از Angus. متشکرم! همچنین نوشته شده در اینجا

مشاهده لینک اصلی
1. گاهی اوقات شما باید درباره کتابهایی که با دیگران خواندید صحبت کنید. من با یک دوست در یک باشگاه کتاب دوست داشتنی هستم، اما قبل از اینکه من متوجه شدم که چگونه نظرات دیگران می تواند بر روی من تاثیر بگذارد. من بسیار سپاسگزار به Arezu Wishka، بررسی خود را به طور کامل من تفسیر کتاب را تغییر داد. 2. در حال حاضر در برابر ترجمه ها خیلی زود است. من ترجیح می دهم کتاب های انگلیسی را در قالب انگلیسی اصلی خود بخوانم. این بار من برای ترجمه فارسی (از لکنت عجیب و غریب) انتخاب کردم و از آن بسیار پشیمانم. در نهایت، مترجم، مهمترین بخش کتاب را تغییر داده است (احتمالا ناخودآگاه). تا زمانی که من صبورانه نسخه انگلیسی این کتاب را به طور کامل خواند که من درخشندگی درونی آن را درک کردم. * SPOILERS AHEAD * یک کتاب به ظاهر کسل کننده و عجیب و غریب با کمبود شدید طرح، تغییر در هیجان انگیز مرموز در ده صفحه گذشته. تحقق ناگهانی این که اولویت های ما - بی گناهی راوی - بسیار ناقص بوده است، و علاوه بر این، که راوی خودش هوشمندانه ما را به این باور برساند. از بین بردن نکات بزرگ تنها در آخرین صفحات کتاب، با تغییر ساده ضمایر، از @ you @ to @ we @، سادهتر می شود، نشان دهنده این واقعیت است که، حداقل به نظر من، Sachiko و Etsuku هستند همان شخص، و کیکو مشکل است جز مارکو کمی عجیب و غریب نیست. من واقعا از این تفسیر لذت بردم و بنابراین کتاب. با تشکر از شما Arzu برای اشاره آن.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب منظر پریده رنگ تپه ها


 کتاب در آغوش آب
 کتاب شوهر عزیزم
 کتاب سرپناه
 کتاب چطور از یک مادربزرگ مراقبت کنیم ؟
 کتاب تو مامانمی
 کتاب چطور یک مامان را بزرگ کنیم